ما مسلمونتریم یا آمریکایی ها مخصوصا جاپونشون ؟!!
چقدر این جمله ی سید جمال ادین اسد آبادی معروف شد که :
در غرب رفتم مسلمان ندیدم ولی مسلمانی دیدم و در شرق آمدم مسلمان دیدم و مسلمانی ندیدم. و شاید این جمله دعوای ما بین اسلام و مدرنیته باشد که به ذهنم آمد با زاویه ای ظریف به موضوع نگاه کنیم.
اخلاق زاویه نگاهی مشترک در همه ی دوره ها و سبک ها ست شاید تعاریف و منطق های متفاوتی از فلسفه ی اخلاق تعبیر شود ولی وجود اخلاق وجه مشترکی میان همه ی انسان هاست.
یک تقسیم بندی جدید می تواند از نگاه اخلاق جایگاه خوبی برای تعبیر معروف سید جمال باشد.
اخلاق از نگاه روانشناسان در پنج مرحله در غالب یک هرم تقسیم بندی شده است که ابتدا و انتهای این هرم حدود اخلاق از درجه سفلی به درجه ی علیا از اخلاق صعود می کند . علت رفتارهایی که از یک انسان سر میزند بیان کننده ی درجه ی اخلاقی او می باشد پس مجموعه ی رفتارهای یک انسان جایگاه اخلاقی او را تشکیل خواهد داد.
کفِ هرَم یا
پایین ترین درجه ی اخلاق
پایین ترین درجه از این هرم را رفتارهایی تشکیل می دهند که ناشی از ترس باشد
یعنی علت رفتار انسان ترس باشد و انگیزه ی انجام فعل برای او حفظ خود و دوری از این ترس و نگرانی است.
مثال : دانش آموز از ترس از تنبیه معلم تکالیفش را می نویسد.
درجه دوم از اخلاق
رفتارهایی است که باعث ایجاد یک آبرو ، شان و شخصیت برای انسان شود که در اصطلاح روانشناسی به مرحله ی «پسر خوب ، دختر خوب » معروف است.
در این مرحله رفتارها به خاطر کسب یک شخصیت مطلوب و تقویت بعد فردی از نگاه دیگران شده است.
مثال : دانش آموز تکالیفش را بخاطر تحسین معلم می نویسد.
درجه ی سوم از اخلاق
رفتارهایی است که فرد به خاطر علاقه های شخصی و جذبه و میل درونی از او سر میزند. صرفا لذت فردی و ایجاد یک روحیه ی نشاط، علت انجام فعل و رفتار است و دوست داشتن ، منشا و مبدا انجام فعل می باشد.
مثال: دانش آموز تکالیف درس فیزیک را همیشه کامل می نویسد چون از این درس لذت می برد.
درجه چهارم از اخلاق
رفتارهایی است که فراتر از بعد فردی عامل انجام آن است و از این مرحله به بعد ابعاد اجتماعی مشوقهای رفتاری در افراد می باشند . در مرحله ی چهارم قانون به عنوان مرکز کنترل رفتارهای فردی با نگاه اجتماعی منشا انجام فعل و رفتار می باشد و شخص فرا تر از بعد فردی برای رفتارهای خود ارزش گذاری می کند و کلیه ی رفتارهای خود را با قانون منطبق می کند قیود قانونی، التزام رفتاری می شود.
مثال: دانش آموز به خاطر رعایت قوانین مدرسه و احترام به اصول و برنامه های آن تکالیفش را کامل انجام می دهد
بصیرت ، درجه پنجم و والاترین جایگاه اخلاقی
در این مرحله فراتر از قانون عمل می شود و فرد ضمن در نظر گرفتن اصول حاکم بر جامعه ، و با توجه به اصول خود، اولویت هایش را در زندگی تعیین و کلیه ی رفتارهای خود را مطابق با آن تعریف می کند. در واقع همه ی افعال و رفتار او یکپارچه و به صورت مکمل بوده ( همانند قطعات پازل )و بصیرت عامل انجام امور می گردد.
مثال : دانش آموز درس خواندن را وظیفه و جز اصول خود می داند .
این پنج مرحله مقدمه ای است برای تحلیل جمله ی سید جمال و تعیین جایگاه رفتار یک مسلمان و تعیین درجه ی اخلاقی او نسبت به یک شهروند غربی ( آمریکایی )
ممکن است یک فعل از هر دو شهروند سر بزند ولی علت رفتار ، جایگاه اخلاق را مشخص می کند.
به طور مثال پنج دانش آموز تکالیف خود را می نویسند ولی علت نوشت این تکلیف کیفیت و عیار هر دانش آموز را مشخص می کند
ترس ضعیف ترین علت برای انجام تکلیف است و حس وظیفه شناسی و ایجاد و رعایت موازین اصولی والاترین درجه برای نوشتن یک تکلیف است.
مثالی دیگر رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی اگر کسی از ترس جریمه پشت چراغ قرمز بایستد پایین ترین درجه ی اخلاقی را دارد و اگر کسی رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را جز اصول دین و ضوابط خود تلقی کند شانیت رفتاری او بسیار متفاوت خواهد بود.
شواهد نشان می دهد که حضور قوانین فراوان ، سخت و الزامات شدید به رعایت قانون در جامعه ی غربی، عامل اصلی رونق این دیارشده است یعنی اگر یک روز چشم قانون بر شهروند غربی بسته شود بزرگترین معرکه ی فساد و تبهکاری برای شهروندان به وجود می آید و هیچ آدابی در جامعه رعایت نمی گردد چرا که علت رعایت قانون در بهترین حالت کسب منفعت فردی است و نهایت جایگاه اخلاقی در جامعه ی غربی رعایت قانون در مرحله چهارم اخلاق است در حالی که در جامعه ی دینی رعایت قانون جز اصول و لوازم زندگی است که ممکن است نفع ظاهری هم حاصل نگردد و این جایگاه پنجم از اخلاق می باشد. پس فعلی که در جامعه ی دینی از یک انسان دین مدار سر می زند از جایگاه اخلاقی بالاتری برخوردار است نسبت به شهروند غربی. می توان گفت اگر التزام به دین مداری در جامعه تقویت شود به صورت کاملا غیر ارادی جایگاه اخلاق در جامعه رشدیافته و آسایش و امنیت در میان امت حاصل می گردد.
حرف در خصوص هرم اخلاقی بسیار است اما با یک نکته بحث را به پایان میبرم که مراحل اخلاقی قابل صعود و نزول می باشد ممکن است با التزام ها و تقویت افکار و عقاید جایگاه اخلاقی از مرحله ای به مرحله ی دیگر صعود کند و ممکن است با بی توجهی و هوسرانی از مرحله ای به مرحله ی قبل تنزل نمود
این حدیث مطلع کلام من خواهد بود که
پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ
خوشحال روح مرحوم سید جمال را در قبر لرزاندی تا عبرتی باشد برای دیگران که جملات به ظاهر زیبا اما کم محتوا رو به خورد مردم ندهند