پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

هر انسان برای خود افکار و اصولی بر مبنای جهان بینی اش دارد که مرکز کنترل و مدیریت بایدها و نبایدهای او است. همه ی رفتارها و افعال منبعث از همین بایدها و نبایدهاست.
می توان عملکرد انسان را بمانند قطعات پازلی فرض کرد که در کنار هم تصویری از این جهان بینی به نمایش می گذارد. که اگر تصویر این پازل روح واحدی دارد ،
فتبارک الله احسن الخالقین ...

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

راه یادگیری کجاست؟

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ب.ظ


 یادگیری



کلمه ای که ما معلم ها زیاد از اون استفاده می کنیم یادگرفتن است.

این کلمه به ظاهر ساده لایه های عمیقی را در خود جا داده است.  با مثالی ساده به توضیح بخشی از این لایه ها می پردازم

راننده ی خوب چه کسی است ؟  پاسخ این سوال کمک بسیار خوبی برای شرح این اصطلاح است.


راننده ی خوب کسی است که


اولا  از قوانین راهنمایی و رانندگی را به صورت کامل آگاهی دارد و اتومبیل و طرز کار آن را می شناسد.


ثانیا  علاقه و اعتقاد به رعایت مقررات رانندگی دارد.


ثالثا هماهنگی حرکتی برای رانندن خودرو توسط دست و پا و چشم و گوش خود بر قرار کرده است.


این سه شرط در واقع معرف سه رکن در ایجاد یادگیری است.


رکن اول حیطه شناختی

رکن دوم حیطه عاطفی

رکن سوم حیطه روانی ـ حرکتی


در ادامه به معرفی رکن اول در یادگیری یعنی حیطه ی شناختی خواهیم پرداخت.


نخستین طبقه بندی در زمینه ی هدف های تربیتی در حیطه ی شناختی در سال 1956 توسط بلوم و همکاران پایه گذاری شد .

این طبقه بندی توسط بلوم به خاطر عُقلایی کردن و به نظم در آوردن و ارزشیابی امور آموزشی اهمیت زیادی پیدا کرده است.این طبقه بندی توانسته است فعالیت های پیچیده ی یادگیری را به روشنی تقسیم بندی و تفکیک نماید .

و اما معرفی طبقه بندی های بلوم از حیطه ی شناختی

حیطه ی شناخت از نگاه بلوم در شش طبقه جا سازی می شود. این طبقه ها در قالب یک هرم بوده که به صورت سلسله مراتب از ساده و عینی به پیچیده و انتزاعی تنظیم شده است.

 

طبقه اول : دانش

در اینجا از دانش آموز انتظار می رود تا همان چیزهایی را که آموخته است عیناً و بطور حفظی باز پس دهد. در واقع هدف کلی آموزشی در این طبقه شامل یادآوری و بازخوانی است.

این طبقه با افعال رفتاری قابل سنجش است . مانند : توصیف می کند ، تعریف می کند ، نام می برد، ذکر می کند ، تکرار می کند.

 

طبقه دوم : درک و فهم

هنگامی که دانش آموز گفتاری را می شنود از وی انتظار می رود که معنی آن را درک کند و از مواد یا اندیشه هایی که در آن نهفته است استفاده ی فکری یا عملی کند. به عنوان مثال از دانش آموز انتظار می رود که با مشاهده ی هر آزمایش فیزیکی آن را بفهمد و به جزئیات احاطه یابد.

فهمیدن سبب می شود که یادگیری برای دانش آموز معنا دار و رضایت بخش شود بنا بر این آن دسته از هدفهای آموزشی که به درک بیشتری از آگاهی سطحی ( طبقه دانش)  نیاز دارند در این طبقه جا میگیرند. در این طبقه هدف کلی آموزشی توانایی درک منظور و مقصود یک مطلب است. که می توان گفت اصول و تئوریها و قوانین را می فهمد.


افعال رفتاری این طبقه عبارتند از : حل می کند ، ترجمه می کند ، خلاصه می کند ، تمییز می دهد ( درک شباهت ها و تفاوت ها ) ، تعبیر می کند ، توضیح می دهد

 

طبقه سوم : کاربرد

طبقه ی کاربرد مستلزم فهمیدن روش ها ،  نظریه ها و اصولی است که در موقعیتی خاص  به کار می رود و مفاهیم و اصول را در موقعیت جدید به کار می برد به طور خلاصه می توان هدف کل آموزشی در طبقه ی کاربرد ، توانایی استفاده از قواعد و روش ها بیان نمود.


افعال رفتاری این طبقه عبارتند از : برنامه را تعیین می کند  ، مساله حل می کند ، محاسبه می کند ، نمایش می دهد ، کشف می کند ، اندازه گیری می کند ، کنترل می کند

 

طبقه چهارم : تجزیه و تحلیل

درطبقه ی تجزیه و تحلیل به مهارتهایی بر می خوریم که در مرحله ی عالی تری نسبت به طبقات قبلی ( درک و فهم   و   کاربرد  )  است . در طبقه ی در ک و فهم  بیشتر بر معنی و منظور مطلب تکیه می شود. در طبقه ی کاربرد نیز بیشتر تاکید بر قوانین کلی و اصول مناسب و انطباق آن ها با مطالب عنوان شده است اما در طبقه تجزیه و تحلیل بر خرد کردن مباحث یا پدیده ها به اجزای تشکیل دهنده ی آن ها  و همچنین بر کشف روابط اجزا و طریقه ی سازمان بندی آن ها تاکید می شود.

هدف کلی آموزشی در طبقه تجزیه و تحلیل توانایی تقسیم یک مطلب به اجزا و عناصر تشکیل دهنده می باشد.

افعال رفتاری این طبقه عبارتند از : با نمودار نشان می دهد ، تجزیه می کند ، تفکیک می کند ، مشخص می کند ، مقصود موضوع را تشخیص می دهد

 

طبقه پنجم : ترکیب یا خلاقیت

مفهوم ترکیب در این طبقه عبارت است از به هم پیوستن عناصر و اجزا به منظور تشکیل یک کل واحد. این عمل در حقیقت یک فرایندی است که در آن با عناصر و اجزا  و غیره سرو کار داریم و آن ها را به ترتیب خاصی در کنار هم قرار داده و یک ساختار کلی جدیدی را بوجود می آوریم ، که این ساختار در گذشته برای ما صراحت نداشته و در قالب خلاقیت معرفی می گردد.

در واقع می توان هدف کلی آموزشی در طبقه ی ترکیب را توانایی کنار هم گذاشتن اجزا و ایجاد یک ساختار جدید بیان کرد.


افعال رفتاری این طبقه عبارتند از : انشا می کند ، در هم می آمیزد ، بازنویسی می کند ، مدون می کند ، تجدید سازمان می کند ، نمودار تهیه می کند ، گروه بندی می کند

 

طبقه ششم : ارزشیابی

ارزشیابی عبارت است از داوری و قضاوت درباره ی ارزش اندیشه ها ، کارها ، راه حل ها ، روش ها برای مقصود یا منظور معین.

طبقه ی ارزشیابی از آن نظر در پایان طبقات حیطه ی شناختی قرار گرفته است که از حیث پیچیدگی و احتیاج به آمیختن کلیه ی رفتارهای طبقات قبلی از همه ی آن ها جامع تر است.

هدف کلی آموزشی در طبقه ی ارزشیابی  توانایی قضاوت کمی و کیفی است.


افعال رفتاری این طبقه عبارتند از : ارزیابی می کند، نقد و بررسی می کند ، یک مقاله ی انتقادی می نویسد ، داوری می کند ، مقایسه می کند .

 

و اما چند نکته :

ـ همان طور که در ابتدا بیان شد این طبقه ها در قالب هرمی قرار میگیرند که از لحاظ کمی می توان در این هرم جاگذاری نمود.

ـ با توجه به این تفکیک  ها در حیطه ی شناخت می توان در تدریس ، ارزیابی و ارزشیابی تمام طبقات را لحاظ نمود و از معلم خواست که در روند تدریس  در سوالات آزمون ها و ارائه ی کارنما از این هرم ( طبقات سطوح شناخت ) بهره برد.


ـ کارنمای توصیفی ابزار بسیار مناسبی برای بررسی روند یادگیری ما  خواهد بود

یک نمره 17 به تنهایی نمی تواند علت اختلال در یادگیری را بیان نماید در صورتی که عدم پاسخگویی دانش آموز به هر کدام از سوالات در طبقات حیطه ی شناختی  بیانگر مشکل خاص و دارای نسخه ای متفاوت خواهد بود.که یک نمره ( 17 ) از بیان این کالبد شکافی ها قاصر است.

به طور مثال دانش آموزی که یک سوال در سطح دانش را پاسخ نمی دهد با دانش آموزی که سوالی در سطح تجزیه و تحلیل را پاسخ نمی دهد میزان یادگیری آن ها از زمین تا به آسمان متفاوت است و راهکار حل مشکل یادگیری آن ها نیز  متفاوت خواهد بود.


ـ این سطوح شناخت کمک بسیار عمیقی برای نوشتن طرح درس دبیران خواهد بود و نظم تدریس  و ارزیابی و علاقنمدی دانش آموزان به یادگیری به شدت افزایش می یابد

 اگر دبیر محترم میزان تدریس خود را در سطح دانش محدود کند روزنه ای از یادگیری برای دانش آموز ایجاد کرده و علاقمندی او به دانستن را محدود و نا مطلوب می نماید.


ـ این سطوح می تواند ارزشابی مفیدی برای مدیران از روند تدریس دبیران داشته باشد. نوعی کیفی سنجی و کمی سنجی مناسبی برای عملکرد یک مجموعه ی آموزشی خواهد بود.


در خصوص این سطوح، تجربه های فراوانی در دست دارم که در موقعیت مناسبی به بیان آن خواهم پرداخت.

نظرات  (۱)

متشکرم مطلب جالب و ارزشمندی است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی