پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

هر انسان برای خود افکار و اصولی بر مبنای جهان بینی اش دارد که مرکز کنترل و مدیریت بایدها و نبایدهای او است. همه ی رفتارها و افعال منبعث از همین بایدها و نبایدهاست.
می توان عملکرد انسان را بمانند قطعات پازلی فرض کرد که در کنار هم تصویری از این جهان بینی به نمایش می گذارد. که اگر تصویر این پازل روح واحدی دارد ،
فتبارک الله احسن الخالقین ...

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


اخلاق



چقدر این جمله ی سید جمال ادین اسد آبادی معروف شد که :

در غرب رفتم مسلمان ندیدم ولی مسلمانی دیدم و در شرق آمدم مسلمان دیدم و مسلمانی ندیدم. و شاید این جمله دعوای ما بین اسلام و مدرنیته باشد که به ذهنم آمد با زاویه ای ظریف به موضوع نگاه کنیم.


اخلاق زاویه­ نگاهی  مشترک در  همه ی دوره ها و سبک ها ست شاید تعاریف و منطق های متفاوتی از فلسفه ی اخلاق تعبیر شود ولی وجود اخلاق وجه مشترکی میان همه ی انسان هاست.

یک تقسیم بندی جدید می تواند از نگاه اخلاق جایگاه خوبی برای تعبیر معروف سید جمال باشد.

اخلاق از نگاه روانشناسان در پنج مرحله در غالب یک هرم تقسیم بندی شده است که ابتدا و انتهای این هرم حدود اخلاق از درجه سفلی به درجه ی علیا از اخلاق صعود می کند . علت رفتارهایی که از یک انسان سر میزند بیان کننده ی درجه ی اخلاقی او می باشد پس مجموعه ی رفتارهای یک انسان جایگاه اخلاقی او را تشکیل خواهد داد.



کفِ هرَم یا

پایین ترین درجه ی اخلاق

پایین ترین درجه  از این هرم را رفتارهایی تشکیل می دهند که ناشی از ترس باشد

یعنی علت رفتار انسان ترس باشد و انگیزه ی انجام فعل برای او حفظ خود و دوری از این ترس و نگرانی است.

 مثال : دانش آموز از ترس از  تنبیه معلم تکالیفش را می نویسد.



درجه دوم از اخلاق

رفتارهایی است که باعث ایجاد یک آبرو ، شان و شخصیت برای انسان شود که در اصطلاح روانشناسی  به مرحله ی «پسر خوب ، دختر خوب » معروف است.

در این مرحله رفتارها به خاطر کسب یک شخصیت مطلوب و تقویت بعد فردی از نگاه دیگران شده است.

مثال : دانش آموز تکالیفش را بخاطر تحسین معلم می نویسد.



درجه ی سوم از اخلاق

رفتارهایی است که فرد به خاطر علاقه های شخصی و جذبه و میل درونی از او سر میزند. صرفا لذت فردی و ایجاد یک روحیه ی نشاط،  علت انجام فعل و رفتار است و دوست داشتن ، منشا و مبدا انجام فعل می باشد.

مثال: دانش آموز تکالیف درس فیزیک را همیشه کامل می نویسد چون از این درس لذت می برد.



درجه چهارم از اخلاق

رفتارهایی است که فراتر از بعد فردی عامل انجام آن است و از این مرحله به بعد ابعاد اجتماعی مشوقهای رفتاری در افراد می باشند . در مرحله ی چهارم قانون به عنوان مرکز کنترل رفتارهای فردی با نگاه اجتماعی منشا انجام فعل و رفتار می باشد و شخص  فرا تر از بعد فردی برای رفتارهای خود ارزش گذاری می کند  و کلیه ی رفتارهای خود را با قانون منطبق می کند قیود قانونی، التزام رفتاری  می شود.

مثال: دانش آموز به خاطر رعایت قوانین مدرسه و احترام به اصول و برنامه های آن تکالیفش را کامل انجام می دهد


 

بصیرت ،  درجه پنجم  و والاترین جایگاه اخلاقی

در این مرحله فراتر از قانون عمل می شود و فرد  ضمن در نظر گرفتن اصول حاکم بر جامعه ، و با توجه به اصول خود،  اولویت هایش را در زندگی تعیین و کلیه ی رفتارهای خود را مطابق با آن تعریف می کند. در واقع همه ی افعال و رفتار او یکپارچه و به صورت مکمل بوده  ( همانند قطعات پازل )و بصیرت عامل انجام امور می گردد.

مثال : دانش آموز درس خواندن را وظیفه  و جز اصول خود می داند .


این پنج مرحله مقدمه ای است برای تحلیل جمله ی سید جمال و تعیین جایگاه رفتار یک مسلمان و تعیین درجه ی اخلاقی او نسبت به یک شهروند غربی  ( آمریکایی )

ممکن است یک فعل از هر دو شهروند سر بزند ولی علت رفتار ، جایگاه اخلاق را مشخص می کند.

به طور مثال پنج دانش آموز تکالیف خود را می نویسند ولی علت نوشت این تکلیف کیفیت و عیار هر دانش آموز را مشخص می کند

ترس ضعیف ترین علت برای انجام تکلیف است و حس وظیفه شناسی و ایجاد و رعایت موازین اصولی والاترین درجه برای نوشتن یک تکلیف است.


مثالی دیگر رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی اگر کسی از ترس جریمه پشت چراغ قرمز بایستد پایین ترین درجه ی اخلاقی را دارد و اگر کسی رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی را جز اصول دین و ضوابط خود تلقی کند شانیت رفتاری او بسیار متفاوت خواهد بود.


شواهد نشان می دهد که حضور قوانین فراوان ، سخت و الزامات شدید به رعایت قانون در جامعه ی غربی، عامل اصلی رونق این دیارشده است یعنی اگر یک روز چشم قانون بر شهروند غربی بسته شود بزرگترین معرکه ی فساد و تبهکاری برای شهروندان به وجود می آید و هیچ آدابی در جامعه رعایت نمی گردد چرا که علت رعایت قانون در بهترین حالت کسب منفعت فردی است و نهایت جایگاه اخلاقی در جامعه ی غربی رعایت قانون در مرحله چهارم اخلاق است در حالی که در جامعه ی دینی رعایت قانون جز اصول و لوازم زندگی است که ممکن است نفع ظاهری هم حاصل نگردد و این جایگاه پنجم از اخلاق می باشد. پس فعلی که در جامعه ی دینی از یک انسان دین مدار سر می زند از جایگاه اخلاقی بالاتری برخوردار است نسبت به شهروند غربی. می توان گفت اگر التزام به دین مداری در جامعه تقویت شود به صورت کاملا غیر ارادی جایگاه اخلاق در جامعه رشدیافته و آسایش و امنیت در میان امت حاصل می گردد.


 حرف در خصوص هرم اخلاقی بسیار است اما با یک نکته بحث را به پایان میبرم که مراحل اخلاقی قابل صعود و نزول می باشد ممکن است با التزام ها و تقویت افکار و عقاید جایگاه اخلاقی از مرحله ای به مرحله ی دیگر صعود کند و ممکن است با بی توجهی و هوسرانی از مرحله ای به مرحله ی قبل تنزل نمود


این حدیث مطلع کلام من خواهد بود که

پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ

نظرات  (۵)

احسنت
خوشحال روح مرحوم سید جمال را در قبر لرزاندی تا عبرتی باشد برای دیگران که جملات به ظاهر زیبا اما کم محتوا رو به خورد مردم ندهند
۲۷ مهر ۹۴ ، ۰۰:۴۷ سید مجتبی امین
بسیار عالی و منطقی و مثل همیشه منظم.

یک سوال
چرا مرحله ی پنجم از لحاظ اخلاقی ارزش بالاتری دارد؟

ملاک در ارزش گذاری اخلاقی افعال چیست؟

آیا نتیجه که ثمره ی فعل است ملاک است یا منشأ آن؟

اگر منشأ فعل ملاک است خود منشأ ها با چه ملاکی ارزش گذاری می شود؟
پاسخ:
وقتی اخلاق به عقاید و اصول گره می خوره 
لزوم تعیین اصول ( جهان بینی ) مشخص میشه
و پیرو آن باید ها و نبایدها 

عیار اخلاقی ما به وسعت و جامعیت جهان بینی ما برمیگرده
به هر میزان این جهان بینی بی نقص و کامل و جامع باشه عیار اخلاقی ما ( ارزش اخلاقی افعال ) ما هم ارتقا پیدا میکنه


نکته بعدی هم اثر همزمان ظاهر بر باطن و باطن بر ظاهر است که مصلح یکدیگرند
پس اخلاق به عنوان بروز عقیده ی باطنی موثر بر عقیده و عقیده هم موثر بر اخلاق 




۲۷ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۰ سید حسن امین جواهری
بسیار عالی بود. استفاده کردم.
یک نکته اساسی در مطلب وجود داشت:
1) حد اخلاق از حد رفتار ارتقا داده شد بود و از آن تعبیر به علت رفتار کردید لذا باید اخلاق را در حالات نفسانی انسان جستجو کرد نه در افعال. به خاطر همین توانستید برای اخلاق قائل به مرتبه و درجه بشوید
چند نکته نسبت به مطلبتان وارد است:
1) در تبیین مراتب و درجات اخلاق اگر دو پاراگراف آخر را نادیده بگیریم رابطه ای بین اخلاق و دین دیده نمی شود در حالیکه انبیاء منادی اخلاق بوده اند. و در دو پاراگراف آخر هم نیاز به شفاف شدن این رابطه دارد..
2) اکر اخلاق همراه با التزام به دین مداری، در جایگاه پنجم قرار دارد با استفاده از حدیث پایانی میتوان نتیجه گرفت که در میان ادیان، دین اسلام و قرآن به رهبری حضرت محمد یک درجه ای والاتر -یعنی جایگاه ششم-از اخلاق سایر ادیان را معرفی میکند چرا که پیامبر اسلام برای تمیم و تکمیل اخلاق مبعوث شده اند. این نکته را علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون مراحل سه گانه اخلاق، شرح میدهند. که مرحله ی اول اخلاق را فیلسوفان، داعی به آن هستند و اخلاق را با نگاه به حیات دنیوی تحلیل میکنند. مرحله دوم اخلاق را انبیاء، داعی به آن هستند و اخلاق را با نگاه به حیات اخروی تحلیل میکنند. مرحله ی سوم اخلاق را قرآن، داعی به آن هست و اخلاق را با نگاه توحیدی تحلیل میکند.. میتوان درجاتی که برای اخلاق ذکر کردید را با یک تسامحی، در مراحل اول و دوم اخلاق از دیدگاه علامه مطابقت داد.. بدون این که به مرحله ی سوم اخلاق از دیدگاه علامه اشاره ای بشود..

پاسخ:
تاکید داشتم که به صورت مستقیم به اصول ( جهان بینی ) خاصی اشاره ای نداشته باشم
و خواننده در معرض انتخاب ، خود به یک عقیده ی جامع ( جهان بینی  توحیدی) برسد



اگر بخواهم ساده عرض بکنم
علت رفتار ها مرکز کنترل رفتارند و بوسیله ی آن می توان مدیریت نفسانی ایجاد کرد

مثال : دانش آموزی مرتکب دروغگویی مفرط شده است ؟
دروغ مذموم است ولی علت آن اگر بررسی شود اصلاح آن ساده می شود
دروغگویی او می تواند به خاطر کم کاری او در خانه باشد ،‌می تواند تکلیف ننوشتن در خانه باشد و ...
اگر برنامه ی او در خانه مدیریت شود دروغ از روال زندگی او حذف می شود.



نکته ی بعد
بنا بر مراحل اخلاقی 
اگردو نفر با دوسطح متفاوت اخلاقی مرتکب یک خطا شوند عیار خطاهایشان متفاوت است
کسی که با پایین ترین سطح اخلاق مرتکب ناهنجاری می شود از کسی که در مرتبه ی عالی از اخلاق است و مرتکب همان ناهنجاری شود اثر و عیار خطا از زمین تا به آسمان متفاوت خواهد بود



۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۹:۴۱ فرزند آدم
پس چرا من همیشه فک میکردم این جمله از شریعتیه؟

سلام. ولی فکر می کنم روش غرب دقیقاً همون روش اسلامه فقط کمی سبک تر. یعنی اینکه بستری برای فهم و درک بالا با فرهنگ سازی ایجاد می کنه و سعی میکنه مردم  قانون رو به صورت ناخودآگاه و یا کاملا از روی میل و علاقه انجام بدن. از طرفی برای اونایی هم که این چیزا رو نمی فهمن دوربین مدار بسته و قوانین سنگین گذاشته. احساس می کنم این درت روش اسلامه. یعنی هم از روش تفهیم کردن و فرهنگ سازی وارد عمل میشه و هم روش دوربینی و قانونی رو اجرا می کنه. و چه کسی هست که نداند خداوند از هر دور بین مدار بسته ای نزدیک تر است و از هم دستگاه حکومتی ای شدید العقاب تر...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی