پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

پازلِ اندیشه یک معلّم

همه ی خواسته ها و امیال نفسانیِ انسان کامل ، معنوی است

هر انسان برای خود افکار و اصولی بر مبنای جهان بینی اش دارد که مرکز کنترل و مدیریت بایدها و نبایدهای او است. همه ی رفتارها و افعال منبعث از همین بایدها و نبایدهاست.
می توان عملکرد انسان را بمانند قطعات پازلی فرض کرد که در کنار هم تصویری از این جهان بینی به نمایش می گذارد. که اگر تصویر این پازل روح واحدی دارد ،
فتبارک الله احسن الخالقین ...

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

دومین زمینه از علت های ناسازکاری

شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ



دومین زمینه از علت های ناسازگاری ، قدرت طلبی ( دستیابی به قدرت) است که در واقع موضوع  شدت یافته در  زمینه ی جلب توجه است؛ که در صورت عدم ارضا از جلب توجه ، کودک وارد زمینه ی قدرت طلبی می شود و با دو منطق، رفتار و عملکرد خود را توجیه می کند. منطق اول که می گوید : « اگر نگذارید آن چه را که می خواهم انجام دهم ، شما مرا دوست ندارید.» و منطق دوم که می گوید : «زمانی من به حساب می آیم که آن چه را می خواهم  شما برایم فراهم کنید.»




نوع فعال این کودکان معمولا سرکش معرفی شده و اغلب  اهل مشاجره و مخالفت و حتی دروغگویی هستند که رفتارها و عکس العمل های جنجالی دارند و زیر بار مسئولیت نرفته یا کار را به صورت ناقص انجام می دهند  همچنین به رفتارهایی خارج از عرف و خطرناک علاقمند می شوند.

نوع منفعل این کودکان معمولا  دارای صفت تنبلی و کم کاری هستند که با بی میلی و کم رغبتی به هرکار مشغول است که تدریجا لجباز و نا فرمان نیز می شوند.


پدر و مادر در رویایی با این کودک احساس می کند که امورات و علایق آن ها را کنترل کرده و زیر بار نظر یا برنامه های خانواده نمی روند . پدر و مادر احساس می کنند هم آهنگی و همراهی فرزندشان کم شده است و او به صورت خود مختار و مستقل عمل می کند در این مواقع ممکن است پدر و مادر با خود عهد کنند که از کار او نمیگذریم  و اجازه ی اینچنین رفتارهایی را به او نمی دهیم و جهت کنترل و همراهی کودک سر مست قدرت تلاش می کنند و رقابتی میان والدین و کودک رخ می دهد . 


قابل توجه است که ، در اکثر مواقع پیروز قطعی این رقابت کودک است و تمام تلاش پدر و مادر بی نتیجه خواهد ماند و کودک در نود و نه در صد موارد پیروز این مسابقه خواهد بود. در صورت  اصرار پدر و مادر برای کسب  نتیجه و غلبه بر فرزند ، بشدت روحیه ی سرکشی و مخالفت در کودک تشدید و تقویت می شود و کودک را در صدد انتقام و تقابل بر می انگیزد خیلی واضح است که اگر امروز این کودک مغلوب والدین شود فردا به صورت مسلم و قطعی پیروز رقابت با والدین خود خواهد بود و استمرار این حرکت منجر به تشدید قدرت طلبی و جاه طلبی کودک است ؛  و تعریفی خوشایند و مطلوب از این روش (قدرت طلبی) برای  او شکل می گیرد و راه پیروزی را دستیابی به قدرت می بیند.

 

و اما ساماندهی و اصلاح منطق غلط کودک چگونه صورت می گیرد؟


نکته اول : رقابت ، مبارزه، درگیری ، لجبازی ، مسابقه  و عکس العمل و تحریک ِ کودک ممنوع 

 چرا که  نهایتا پیروز قطعی این تقابل، کودک است.


نکته دوم : اعتراف والدین به قدرت و توانایی و میزان تاثیر گذاری کودک

بیان هر گونه نقص و ناتوانی کودک منجر به تحریک و عکس العمل کودک می شود که این عکس العمل شدت قدرت طلبی را افزایش داده و او را جاه طلب بار می آورد  و  همچنین قدرت طلبی را ابزار مناسبی برای رسیدن به خواسته های خود تلقی می کند به طور مثال می توان با اذعان به توانایی کودک،  قدرت طلبی و حس رقابت را در مسیر مفیدی هدایت کرد و او را به عنوان حامی خود تلقی کنید و با ارائه ی مسئولیت های مهم و خطیر، توانایی و تفکر او را مدیریت کنیم تا احساس اعتبار و بزرگی را با این روش برایش تامین کرده باشیم.


 نکته سوم: هر گونه ابراز ضعف والدین نسبت به کودک باعث می شود حالت  دفاعی ، تقابل و رقابت به حداقل برسد و میزان همکاری و همراهی او افزایش یابد.

 به دانش آموزی که در کلاس درس به رقابت با دبیر خود مشغول است و منتظر سوتی ها و نقاط ضعف دبیراست باید امتیاز داد، توانایی او را در مقابل دوستانش بزرگ جلوه کرد و احساس ضعف خود را در مقابل او اذعان داشت  و با در خواست کمک از او تنها راه تقویت یک دانش آموز ضعیف را کمک این دانش آموز قدرت طلب بیان کرد  و این گونه گفت که :  تقویت روند یادگیری دانش آموز ضعیف فقط از عهده ی تو  بر می آید و حتی دبیر هم به اندازه تو موثر نخواهد بود.


نکته چهارم: ابتدائا تامین نیاز به جلب توجه باید توسط والدین کودک ارضا شود نه این که کودک برای اثبات خود مجبور به قدرت طلبی یا خودنمایی گردد .


نکته پنجم : قدرت ، تنها زمانی اهمیت پیدا می کند که در مسابقه به کار رود . در حد امکان باید از پدید آمدن فضای مسابقه و تقابل خودداری کرد و با احترام و کوتاه آمدن مهار کودکِ جاه طلب را در دست گرفت . در واقع امتیاز دادن و یا احترام کردن به این کودک ، ضعف والدین نیست بلکه تامین نیازِ دیده شدن ، حس عزت و استقلال شخصیت او است. که این امر مهار و کنترل فرزند را به راحتی مهیا می کند.




نظرات  (۴)

۲۲ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۰۵ پیام غدیر ...
سلام علیکم
وب زیبایی دارید در پناه مولا امیرالمومنین موفق و موید باشید.
یاحق
۱۱ مهر ۹۴ ، ۰۷:۳۹ سید مجتبی امین
با دقت خواندم بسیار مفید کارآمد و منظم بود.
ایدک الله قلمک
:)

یه نکته هم به ذهنم رسید:چطور میشه بین این یادداشت و یادداشت مکانیسم فعل تون ارتباط برقرار کرد؟
آیا ارتباطی دارن؟
آیا اساسا اون زاویه دید هم میتونه تبدیل به نسخه ی کارآمد بشه یا برای تحلیل های عملیاتی اون ها رو باید کنار گذاشت
۲۴ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۸ صادق نصیر
سلام
راجب مسائل ازدواج و تعامل زن و شوهر هم مطلب میذارید؟

باشد که پدر و مادرها از این چیزها سر در بیاورند!!!

آمین...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی